تصویرسازی قرآن از قیامت تصویرسازی قرآن از قیامت
تاریخ : پنج شنبه 1 فروردين 1392
نویسنده : رامین نصیری

دو نوع آخرالزمان
به نظر می رسد که قرآن، آخر زمان را به دو بخش اصلی دسته بندی کرده است: بخش نخست آن، زمانی است که حاکمیت صالحان در آن برپا می شود و زمین و آسمان تمامی نعمت های خویش را به بشر ارزانی می دارد. در این زمان با بازگشت اولیای کامل چون امیرمؤمنان(ع) و پیامبر(ص)، جهان از بهترین وضعیت و آرمانی ترین حالت خود برخوردار می شود و در یک زمان طولانی، جهان از امنیت و عدالت بهره مند می شود و انسان ها فرصت های برابری برای تکامل و کمال می یابند تا به آن چه شایسته و بایسته انسانیت است برسند. با این همه تنها اندکی به کمال انسانی مطلق می رسند، زیرا شرایط به گونه ای نیست که انسان ها بتوانند به درستی همه قابلیت های خویش را آشکار کنند. از نظر کمیت گروه بیش تری به گروه اصحاب یمین می پیوندند و با تقرب به کمالات اسمایی الهی به بهشت برین درمی آیند (واقعه آیات ۳۸ تا ۴۰)؛ اما از نظر کیفیت در شرایط ایده آل و آرمانی همانند سابقون نمی شوند، چون سابقون در شرایطی به کمال مطلق دست یافته اند که شرایط بسیار سخت و جانکاه بود و همه نوع فتنه ها و ابتلائات و رنج ها و کاستی ها آنان را به خود گرفته بود. (واقعه آیات ۱۳ و ۱۴)
بخش دوم آن، بخشی است که دیگر، دنیا می بایست به جهان دیگری تبدیل شود و زمینی دیگر از درون دنیای فروپاشیده و مذاب شده و چون پنبه زده شده (معارج آیه ۹ و نیز القارعه آیه ۵) و آتش گرفته (معارج آیه ۸)، بیرون آید و آسمانی دیگر آفریده شود. (ابراهیم آیه ۴۸)
تصویری که قرآن برای این بخش دوم از آخر زمان و روزهای واپسین جهان و بشر ترسیم می کند بسیار وحشتناک است.
وحشت در قیامت
قرآن تصویرهای بسیار وحشتناک و سختی را برای دوره های مشخص گذر انسان از عالمی به عالمی دیگر و یا از نشئه ای به نشئه ای دیگر ترسیم می کند. البته این تصویرها عمومی نیست و همگی را شامل نمی شود؛ زیرا هماره استثنائاتی وجود دارد که می توان به عدم تحقق مرگ و دو زندگی برای سابقون اشاره کرد. انسان های کاملی که از آن به سابقون و اولیای الهی یاد می کنند گروه هایی از انسان ها همانند پیامبران، شهیدان، صدیقین، صالحان و مانند آن ها می باشند که تنها یک بار مرگ را درک می کنند و با همان مرگ خویش به فنای ذاتی می رسند و دیگر در هنگام بروز و ظهور خداوند در مقام قهار و جبار و واحدیت، مرگی را درک نخواهند کرد؛ زیرا در مقام فنای ذاتی می باشند. همچنین تمام این هول و ولا و ترس و وحشتی که قرآن برای موجودات بیان می کند، درباره این گروه از انسان ها و مؤمنان نیست؛ ولی از آن جایی که بیشتر مردمان و جنیان از گروه نخست به شمار می آیند می توان گفت که این تصویر از عمومیت و کلیتی شگفت برخوردار است و همگان از آن در رنج و سختی خواهند بود و وحشتی فراگیر آدمی را به حالت غیرقابل تصور می افکند.
از جمله دوره هایی که بشر در آن با سختی های جانکاه و وحشت زا روبرو می شود، نشئه آخرت است که عالمی در برابر عالم دنیاست و شامل عالم برزخ و قیامت می شود. آخرت در تفسیر قرآنی عالم دیگری است که خداوند آن را ایجاد می کند (عنکبوت آیه ۲۰) تا مردم در آن جهان پاداش رفتارها و کردارهای خویش را ببینند. در آن جهان پاداش ها و کیفرها بسیار بزرگ تر و عظیم تر است. (آل عمران آیه ۱۷۶)
قرآن تصویر بسیار وحشتناکی نسبت به دوزخیان ارائه می دهد. مطالعه آیات قرآن که به وضعیت اسفناک و دردناک دوزخیان می پردازد، وحشت و هول انسان را بوجود می آورد، در روایات است که بسیاری از مؤمنان از جمله امامان معصوم(ع) در هنگام خواندن آیات دوزخ رنگ از رخسارشان می پرید.
گزارش قرآن در سوره انسان درباره علت اقدام معصومان(ع) به اطعام مسکین و فقیر و اسیر اشاره ای به این مطلب دارد که آنان از آن روز و احوالات و اهوالات آن در هراسند: انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا؛ ما از پروردگار خود می ترسیم، در روزی که آن روز عبوس و سخت و هولناک است (انسان (دهر) آیه ۱۰) این در حالی است که حضرات معصومین(ع) در مقام طهارت ذاتی الهی و عصمت بودند.
وحوش و وحشت در پایان تاریخ یا رستاخیز
به نظر می رسد که بخش دوم از پایان تاریخ، زمانی آغاز می شود که حجتی بر زمین باقی نمی ماند؛ زیرا زمانی زمین بر اهل خویش خشم می گیرد که حجتی در زمین نیست. این مطلب را می توان از: لولا الحجه لساخت الارض باهلها، به دست آورد؛ زیرا این روایت تصدیق می کند که اگر حجتی در زمین باشد، زمین بر اهل خویش خشم نمی گیرد و آنان را فرو نمی برد.
از آیاتی که نسبت به عذاب اقوام و گروه های انسانی گزارش کرده می توان دریافت که تا زمانی که حجت و پیامبری درمیان ایشان بوده عذاب انجام نمی شد و با خروج پیامبر(ص) از منطقه، آن ملت و قوم دچار عذاب می شدند.
براین اساس، با توجه به گزارش های قرآن درباره پایان تاریخ جهان و بشر می توان دریافت که این حالت پس از رحلت آخرین حجت خداوند بر زمین و خلیفه و انسان کامل رخ می دهد. بنابراین می توان گفت که در این زمان انسان های مؤمنی باقی نیستند.
به سخن دیگر زمانی این تغییرات عظیم در تبدیل زمین و آسمان ها رخ می دهد که انسان هایی باقی مانده اند که می توان از آنان به انسان های بی حجت یاد کرد.
استاد فرزانه، حسن زاده آملی در یکی از دروس خویش با اشاره به احوالات و اهوالات پایان تاریخ به این نکته توجه می داد که این مسئله ممکن است در زمانی رخ دهد که حجت از زمین رحلت کرده و کسی از ایشان در آن ساکن نیستند. در این زمان است که انسان های موجود به شکل وحوش درمی آیند و از حالت انسانی بیرون می روند، زیرا انسان ها به حجت الهی نیازمند هستند و بدون انسان کامل و حجت الهی که عقل کل می باشد انسان ها همانند وحوش هستند. از این رو برخی گفته اند که اذاالوحوش حشرت، اشاره به حشر انسان هائی دارد که از عقل برخوردار نمی باشند و یا در حد و اندازه های عقل وحوش هستند.
به هر حال از آن جایی که نمی توان پذیرفت که خداوند نسبت به مؤمنان حالتی را پدید آورد که در آیات قرآنی برای پایان تاریخ تصویر و ترسیم شده می بایست گفت که این حالت زمانی رخ می دهد که مؤمنان از زمین رحلت کرده اند و حجت خداوند در زمین باقی نیست و زمین در آن بر باقیماندگان بشر که در حالت وحوش به سر می برند خشم می گیرد و این صحنه ها برای آنان رخ می دهد.
احتمال دیگر آن است که این صحنه ها مرتبط به آخر زمان و پایان تاریخ نباشد و انسان ها با این حالت در زمان قیامت رو به رو می شوند؛ به این معنا که انسان ها در هنگام رستاخیز با حالت ها و اهوالی مواجه می شوند که در آیات قرآنی تصویر شده است. البته این حالات نیز مختص انسان هایی است که بیرون از دایره انسان کامل و سابقون و مستثناهای پیش گفته باشند.
خداوند در آیات نخست سوره حج تصویری که ارائه می دهد مربوط به رستاخیز می شمارد و آن را از پایان تاریخ بیرون می برد. از این رو می توان به سادگی گفت که مردم در پایان تاریخ با این حالت مواجه نخواهند شد و اگر بخشی از انسان ها نیز باقی مانده باشند، کسانی هستند که بیرون از دایره انسانیت و همانند وحوش هستند؛ زیرا از رحمت الهی بدور است که مؤمنان را این حالات و اهوال وحشتناک بگیرد و آنان را چنین در وحشت از جهان بیرون برد.
تصویر روشن قرآن از قیامت
خداوند در آیات نخست سوره حج به تصویرسازی از فضای قیامت می پردازد و بااشاره به کلمه ساعت که در اصطلاح قرآنی به معنای رستاخیز است می فرماید: یا ایها الناس اتقوا ربکم ان زلزله الساعه شیء عظیم؛ یوم ترونها تذهل کل مرضعه عما ارضعت و تضع کل ذات حمل حملها و تری الناس سکاری و ما هم بسکاری و لکن عذاب الله شدید؛ ای مردم، از پروردگارتان بترسید، که زلزله قیامت حادثه بزرگی است. آن روز را که ببینید، هر شیردهنده ای شیرخواره اش را از یاد ببرد و هر آبستنی بار خود بر زمین گذارد و مردم را چون مستان بینی، حال آنکه مست نیستند بلکه عذاب خدا شدید است.
در این آیات که برخلاف پندار برخی، تصویر کامل و واقعی از حالات و اهوالات انسانی است، به روشنی تبیین شده که انسان ها به جز انسان های کامل در حالتی قرار می گیرند که وحشت رستاخیز عقل ایشان را زایل می کند و همانند وحوش محشور می شوند و به این سو و آن سو می دوند. این واقعه، زمانی رخ می دهد که نفخه دوم زده می شود تا انسان ها از گورهای خویش برخیزند؛ زیرا زلزله الساعه همانی است که در سوره زلزال آن را تبیین کرده و توضیح داد که چگونه زمین هرآن چه را پوشیده و در درون خویش داشت بیرون می ریزد و انسان ها چون گیاهان از زمین برمی خیزند. این زلزله همگانی آنان را فرامی گیرد. دراین حالت است که هر کسی از عزیزترین چیز خویش فرار می کند. زنانی که بچه های شیرخوار خویش را در هر حادثه و رخدادی به آغوش می گرفتند، آنان را رها می کنند و زنان آبستن جنین خویش را از هول و ترس آن روز به زمین می افکنند و سقط می کنند.
زمین چون مشک تکان می خورد و مردم را به تکان های شدید می گیرد و عقل ها را زایل می کند. تکان های شدید زمین آنان را مانند مستان به این سو و آن سو می افکند و زوال عقل و هوش ایشان و سرگیجه های شدید، حالت طبیعی و عادی را از آنان سلب می کند.
البته علامه طباطبایی این زلزله را به نفخ اول نسبت می دهد و دراین باره می فرماید: ظاهرا آیه این است که این زلزله قبل از نفخه اول صور که خدا از آن در آیه و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیه اخری فاذا هم قیام ینظرون» (و صیحه صوراسرافیل بدمند پس هرکه در آسمان ها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، مگر آن کس که خدا ابقای او را خواسته باشد.
آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه برخیزند و نظاره کنند. (سوره زمر، آیه ۸۶) خبر داده، واقع می شود، چون آیه مورد بحث، مردم را درحال عادی فرض کرده که زلزله قیامت به طور ناگهانی و بی مقدمه رخ می دهد و حال ایشان از مشاهده آن دگرگون گشته، به آن صورت که آیه شریفه شرح داده، درمی آیند. و این قبل از نفخه اولی است، که مردم با آن می میرند. نه نفخه دوم، چون قبل از نفخه دوم، مردم زنده ای در روی زمین وجود ندارد.
حال سوال اینجاست که چرا در آیه شریفه فرموده «مرضعه » و نفرموده «مرضع»؟
در پاسخ می گوییم: برای اینکه «مرضعه » با «مرضع» در معنا فرق دارد. «مرضعه » آن زنی است که درحال شیردادن باشد و پستان را به دهان کودک گذاشته و کودکش درحال مکیدن باشد. و اما «مرضع» آن زنی است که شأنیت این کار را داشته باشد، هرچند که الان مشغول شیردادن نباشد. درآیه شریفه کلمه «مرضعه » را به کار برده تا دلالت کند براینکه دهشت و هول قیامت، آن چنان سخت است که وقتی ناگهانی می رسد، مادری که پستان در دهان بچه اش گذاشته آن را از دهان او بیرون می کشد. آن گاه گفته: اگر بگویی چرا اول فرمود: «ترون» و سپس فرمود: «تری»، اول جمع آورد و بار دوم مفرد؟ در پاسخ می گوییم: برای اینکه رؤیت در اول مربوط شده به زلزله که قبلا آن را به رخ همه مردم می کشید، لذا به همه فرمود: «ترون: می بینید» و اما در آخر آیه معلق شده به یک چیز و آن هم حالت مستی مردم است، پس باید یک یک مردم را ببیننده حال سایرین فرض کرد، لذا آن را مفرد آورده است. (تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۲۴۱)
علامه طباطبایی درباره علت مست نمایی مردم در قیامت می نویسد: در جمله «و تری الناس سکاری و ما هم بسکاری» می فرماید مست نیستند، درحالی که خودش قبلا فرموده بود که «ایشان را مست می بینی» و این بدان منظور است که دلالت کند براینکه مستی ایشان و اینکه عقلهایشان را از دست داده و دچار دهشت و حیرت شده اند، از شراب نیست، بلکه از شدت عذاب خدا است که ایشان را به آن حالت افکنده، هم چنان که خدای عزوجل فرموده: «ان أخذه ألیم شدید»؛ گرفتن او دردناک و شدید است. (سوره هود، آیه ۲۰۱).
تصویری که قرآن از صحنه های هولناک و وحشت زای قیامت ارائه می دهد به گونه ای است که هرعاقلی را به اندیشه وا می دارد تا به احتمال و امکان چنین حالتی از امروز به اندیشه فردا باشد و خود را در مسیری قرار دهد که با این وحشت و اهوالات سخت روبه رو نشود.
آن چه از آیات به دست می آید آن که زمین درآخر زمان و هم چنین آغاز دوره جدید که از آن به آخرت و روز دیگر زمین و آسمان یاد می کند، شرایط بسیار سخت و هولناکی را طی می کند که انسان می بایست از هم اکنون در اندیشه آن روز باشد. و طبیعی است که انسان با یادآوری آن صحنه ها و اتفاقاتی که در انتظار تک تک افراد بشرعادی است و همه، آنها را مشاهده خواهند کرد، تمام اعمال و رفتارها و گفتار خود را کنترل می کند تا در آن عرصه های بسیار خطرناک و رعب انگیز ذخیره نیک و صالح داشته باشد. اندیشیدن مستمر به اهوالات و احوالات قیامت باعث می شود که انسان، دنیازده و دنیاپرست نشود و درهرحال رضایت خدا را اصل و اولویت نخست خود قرار دهد و درعین حال بخاطر متاع بی ارزش دنیا به کسی ظلم و تعدی نکند و همواره در جهت عبودیت حرکت و رفتار نماید.
به هرحال آنچه بیان شد گوشه کوچکی از تصویرسازی بزرگ قرآن از قیامت بود که در این نوشتار کوتاه بدان پرداخته شده و بدیهی است که پرداختن به همه آیات مربوط به توصیف احوالات قیامت و دوزخ، مجال بیشتری را می طلبد.


حدیث موضوعی
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: قیامت , ,
برچسب‌ها: قران نور هدایت , تصویر سازی از قیامت ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
به وبلاگ نور هدایت ( فران ) خوش آمدید ! برای دسترسی به همه ی بخش های وبلاگ لطفا عضو شوید و برای اطلاع از اخرین پست های وبلاگ واخرین اخبار از قران در خبرنامه ی وبلاگ عضو شوید .